از پان ترکیسم تا نژادپرستی (1)
برگردان باخیش سببی برگردان باخیش سببی

 

 

عایشه حُرّ
 


عایشه حر (1956)
پژوهشگر، نویسنده، مورخ، از نویسندگان کمونیست
عایشه حُرّ ( Ayşe Hür ) در سال ۱۹۵۶ در شهرآرتوین که پدرش از ترکان بالکان و مادرش از شهر استانبول که هر دو به شغل آموزگاری مشغول بودند زاده شد .
با آنها در اورفا و نازیللی زندگی کرد.
بعد ها در استانبول جای گزید ، در بخش تاریخ دانشگاه بوغازچی و بخش روابط و سیاست بین المللی تخصص خود را به پایان رساند.
در سال ۲۰۰۵ تز لیسانسیه خود را روی تاریخ اتحاد اروپا و سیاست های صلح طلبانه و مسائل ارامنه در انستیتو آتاترک همان دانشگاه نوشت.
هم اکنون [۲۰۰۸] درحال به پایان رساندن دکترای خود است . ۲۰ سال کارگری ، کارمندی و رئیسی کرده و ده سال آخر را در خصوص علوم اجتماعی و بازاریابی و برنامه سازی رسانه ای گذرانده است.
در روزنامه های طرف ، رادیکال ، آگوس و مجلات مختلف به نوشتن تاریخ اجتماعی و سیاست مشغول است.

مقدمه مترجم
باخیش سببی
مهر ماه ۱۳۹۰

• در مقطع کنونی مبارزات مردم ایران علیه حکومت اسلامی ، جنبش های ملی و قومی و مبارزات دمکراسی خواهانه وضد استبدادی برای رسیدن به اهداف خود نمی توانند بدون داشتن ارتباط با همدیگر به پیش برده شوند.
• حکومت اسلامی شووینیست با شگردهای متفاوت تلاش دارد از یکسو مبارزات ملیت ها را از پیوند با مبارزات سراسری باز دارد و از طرفی دیگر به سمت و سوئی افراطی و نژادپرستانه در برابر دیگر ملیت ها هدایت کند تا از وحدت فکری و عملی آنها جلوگیری کرده و بتواند براحتی به سرکوب این جنبش ها بپردازد.
• این سیاست حکومت در دیگر مناطق ملی با در تنگنا گذاشتن آنها و سوقشان به مبارزه خشن و مسلحانه و در آذربایجان با روش های کج دار و مریز، با مخالفت های آشکار و موافقت های پنهانی از پان ترکیسم و بوزقورت گرائی انجام می گیرد.

• متاسفانه در درون حرکت های ملی هستند گروه هائی که اعتقاد به برتریت ملی دارند و خواسته یا ناخواسته موقعیت بوجود آمده را برای ارائه افکار افراطی خود مساعد می بینند .

• تا زمانی که حرکت ضد استبدادی از به رسمیت شناختن مبارزات احقاق حقوقی ملیت ها طفره برود و تمرکز زدائی را بخشی از مبارزات ضد استبدادی و دمکراسی خواهانه به حساب نیآورد نه تنها خود را در مبارزه با استبداد مذهبی بی یاور می سازد بلکه خود نیز عاملی در نزدیکی جنبش های ملی و قومی به اندیشه های پان ناسیونالیستی و دوری بیشتر آنها از جنبش دمکراسی خواهانه میشود. آشکار است جنبش ضد استبدادی مرکز تا به حال تصویرچندان شفافی از خود ارائه نداده و نتوانسته اعتماد ملیت ها را برانگیزد.
• آغشته کردن مبارزات احقاق حقوقی ملیت ها با افکار و اعمال ناسیونالیستی و تاکید براینکه ملتی از نظر تاریخی و فرهنگی بر ملیت های دیگر برتری دارد ،هموار کردن راه بر نژادپرستی است . تاریخ خونین نژاد پرستی در جهان نشان داده در جوامعی که ناسیونالیسم برانگیخته شده و هویت و اصلیت ملی جایگزین ارزش های انسانی گشته ، رفته رفته پرچم نژاد پرستی برافراَشته گردیده و در نهایت به حذف فیزیکی دیگران انجامیده است.

• ناسیونالیسم افراطی خود را در میان خواسته های مردم تحت ستم ، مردمی که برای کسب دیگرباره زبان و فرهنگ شان مبارزه میکنند پنهان میکند ، تلاش آنها را به بیراهه برده و ازمحتوی خالی میکند . مردمی را که برای رهائی از ستم ملی کوشش میکنند تا به حقوقشان برسند ، درنهایت به انتقام جوئی و انتقام گیری می کشاند. بذر افکار نژاد پرستانه در آغاز توسط پان ناسیونالیست ها کاشته میشود با تهیج احساسات جامعه قد کشیده و با رسیدن به اندیشه برتری نژادی به بار مینشیند.

• پست ترین اندیشه ای که طیفی از بشر میتوانست برای اعمال نفوذ بر همنوع خود و برای دست یازی به قدرت و حفاظت از قدرت به دست آمده ، بوجود آورد بی هیچ تردیدی نژاد پرستی است. نژاد پرستی و برتری خواهی ملی و قومی در آغاز توسط روشنفکران ناسیونالیست تئوریزه شده ، توسط آنها با نظریات شبه علمی آمیخته میشود.


• در پیوند با پدیده های غیر بیولوژیکی مثل دین ، زبان و فرهنگ درآغاز با روش های تزریقی ، آموزشی ـ تلقینی و در نهایت ازطرف نژاد پرستان صاحب قدرت بصورت خشن و پلیسی ـ امنیتی وارد اجتماع میشود .

• روشنفکران ناسیونالیست افراطی همواره و همراه نظریه پردازان نژاد پرست با طراحی استادانه نظریات دروغین علمی ، تاریخی ، زیست شناسی ، تحقیق و مطالعه دقیق روانشناسانه اجتماع و فراهم آوردن فضائی متشنج و احساساتی در جامعه نقش بسزائی دروقوع جنایات و نسل کشی ها داشته و دارند. نژاد پرستی با توسل به احساسات افراطی، برانگیخته ،اعمال ومحفاظت می گردد.

• از دید نظریه پردازان نژاد پرست اعمال و رفتار انسانها را شاخص های ارثی و ذاتی تعیین میکنند و تبار هر انسانی نشانگر هویت نژادی و ملی آن است .


• براین اساس ارزش انسان نه با هویت فردی او بلکه بر مبنای هویت نژادی و ملی او سنجیده میشود. تاریخ نژاد پرستی سرشار از انواع و اقسام تئوری ها و رفتارهای برتری طلبانه گروهی بر علیه همنوعانشان است. اهانت و تهمت ها ، تحقیر و خوارشمردن ها ، اجحاف و غارت ها ، زندان و سرکوب ها و آدم سوزی و نسل کشی ها نتیجه و یادگارافکار نژادپرستانه در تاریخ بشری است ، نژاد پرستی لکه ای ننگین و ماندگاردر تاریخ و ابزاری مخوف در نهان خانه برتری خواه هان قدرت طلب است.


• در تمام کشورهائی که نژاد پرستی خود را در عرصه اجتماعی نشان داده از سبک و روشی یکسان و شبیه به هم برخوردار بوده و فقط مجریان آن متفاوت بوده اند.


• اگر به سیر تاریخ نژاد پرستی در دو کشور ایران وترکیه نگاه کنیم که تقریبا همزمان به این راه گام گذاشته اند به خیلی از اتفاقات ورفتارهای مشترک و مشابه بر خواهیم خورد که از طرف حاکمان شوینیست فارس و پانترکیست ترکیه اعمال شده است .

• رفتارهائی که بصورت الگو برداری از آلمان نازی و ایتالیای فاشیست برای برتری طلبی نژادی بکار برده میشد .
• جنبش ملیت ها چون دیگر جنبش های احقاق حقوقی بصورت گسترده در ایران آغاز شده است وطبیعی است که خطرات بزرگی آنها را برای رسیدن به اهداف شان تهدید میکند از جمله تلاش گسترده ای به انحای مختلف برای انداختن فاصله بین ملت ها انجام می گیرد .

• جای امید است که تحقیق نویسنده مقاله وترجمه آن بتواند آغازی برای شناختی بیشتر از افکار ونظریاتی خطرناک در جنبش ملی باشد که متاسفانه پنهان و آشکار ریشه درناسیونالیسم افراطی و نژاد پرستی دارند.

• نظرات و اظهاراتی که در زیر لفافه مبارزه با راسیسم فارس، افکار نژادپرستانه خود را آشکار می کنند وتخم نفرت وکین می پاشند. با تحقیر و “بی شعور”خواندن ملتی دیگردر می یابند که ملت مزبور ” نقص و ایراد کروموزومی” دارند !
• با این نوع بیانات نه تنها اعتماد میان ملیت ها را از بین می برند بلکه از شاٌن و قرب ملتی که به آن تعلق دارند می کاهند.

• « اینها [فارس ها] یک ایراد کروموزومی دارند، چیزی دارند که بمحض خارج شدن از تخم، تفکرات راسیستی ذهنشان را کور کرده است. …
• اینها اگر بعنوان ملت یک ذره شعور داشتند، یک ذره عقل داشتند، می توانستند بعنوان ملت از منافع خودشان دفاع کنند.
• منافع اینها در از هم پاشیدن ایران نیست. …
• ولی در نتیجه نقص کروموزومی شان، بی شعوری شان، پائین بودن فهم و دراکه است، بخاطر این ایرادهای شان است که رسانه های جمعی شان کند می شود.
• که – چنانکه گفتم ربطی به مدیاشان ندارد…»
• (از سخنان یک فعال به اصطلاح ملی – پانزدهم آوریل ۲۰۱۱، در یک سخنرانی اینترنتی عمومی)

• و برای اثبات ادعای شان همفکران پزشک خود را آدرس میدهند.

• غافل ازاینکه نزدیک هشتاد سال قبل در ترکیه آنها نیز به کشف چنین ایرادهای ژنتیکی در دیگر مردمان غیر ترک نایل آمدند و به اصلاح ژنتیکی آنها کوشیدند اما نتیجه چه شد و چه به دست آوردند.

• عایشه حُرّ محقق و تاریخ دان برجسته ترکیه که در عین حال روزنامه نگاری تیزبین نیز هست در تاریخچه بسیار کوتاهی که از پان ترکیسم و نژادپرستی در ترکیه ارائه میدهد ما را در وهله اول با سیر رشد نژاد پرستی در ترکیه و چگونگی گرایش حکومت به آن و روش های تئوریکی و شیوه های نظریه پردازان نژادپرستی که همواره زیر چتر حمایت حکومت بوده اند آشنا می سازد و با آغاز دهه شصت که این بار نژاد پرستان خود را بصورت حزب و سازمان های نظامی تروریستی با نام میلیتچی متشکل کرده اند و دست به اعمال آدم ربائی ، بمب گذاری و قتل و جنایت های دیگر میزنند پرده بر میدارد.

ادامه دارد

November 5th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي